محسن جلال پور ،فعال بخش خصوصی و تحلیل گر مسائل اقتصادی دستی به قلم برده و دست نوشته ای از یک خاطره پرواز خود به یاسوج رامنتشر کرده که بی ربط به حال و هوای این روزهای هواپیمایی( سقوط هواپیمای ای.تی.ار 72 هواپیمایی آسمان به مقصد یاسوج ) نیست، شما مخاطبین عزیز را به خواندن این دست نوشته دعوت می کنیم.
زیاد سفر میروم و معمولا بیشتر این سفرها هوایی است.شاهد خیلی اتفاقات عجیب و غریب در پروازهای داخلی و خارجی بودهام.از آتش گرفتن موتور هواپیما تا به دنیاآمدن نوزاد در طول پرواز. با این حال هول و هراس پرواز تهران- یاسوج را هیچ وقت از یاد نمیبرم.
آنروزها که نایب رییس اتاق ایران بودم، برای شرکت درهمایش رفع موانع سرمایهگذاری به اتاق یاسوج دعوت شدم.
صبح زود یکی از روزهای سرد به اتفاق تعدادی از رؤسای اتاقهای بازرگانی سوار هواپیمای ATR شدیم تا به مقصد یاسوج حرکت کنیم. از همان لحظهای که از اتوبوس پیاده شدیم تا از پلکان هواپیما بالا برویم، به یکی از همراهانم گفتم سفر راحتی نخواهیم داشت.
سوار شدیم و هواپیما به مقصد یاسوج حرکت کرد.
در میانههای پرواز با کناریام گرم صحبت بودم که از پنجره هواپیما دیدم به فاصله نزدیکی از کوههای مرتفع دنا در حال حرکت هستیم. این صحنه خیلی برایم عجیب بود. پیش از این شنیده بودم که پرواز یاسوج،پرواز خطرناکی است و داشتم به چشم میدیدم که عبور از روی کوههای مرتفع چقدر میتواند خطرآفرین باشد. از کناریام خواستم بیرون را نگاه کند و گفتم تا حالا چنین صحنهای را ندیدهام.
گفت: از آن جا كه شهر یاسوج بین كوههای بلند واقع شده،تردد هواپیما در این مسیر کار دشواری است. سفر ما جزاین، حواشی زیادی داشت.از جمله اینکه آن قدر بالا و پایین شدیم که حال من و خیلی از مسافران دگرگون شد.چند بار هم با تکانهای شدید، در چالههای هوایی افتادیم.
نمیدانم چرا اما در طول پرواز همواره احساس میکردم این سفر میتواند آخرین سفرم باشد.وقتی هواپیما به سلامت به زمین نشست،به وضوح دیدم که خیلیها نفس راحت کشیدند.در حین پایین رفتن از پلکان هواپیما خواستم از خلبان تشکر کنم. متوجه بودم که هدایت این هواپیما بسیار سخت و حساس است. همایش هم که به پایان رسید، با خودرو به شیراز رفتم و پس از پیگیری اموراتم، سوار هواپیمای تهران شدم و به خانه بازگشتم.
از آنروزها، هیچ وقت مخاطرات پرواز یاسوج یادم نرفته و همیشه وقتی صحبت این شهر به میان آمده،یاد آن سفر خطرناک میافتم.
حالا همان هواپیما سقوط کرده و عدهای از هموطنان عزیزمان جانشان را از دست دادهاند.در یکی دو روز گذشته همواره به مسافرانی فکر کردهام که در آن پرواز حضور داشتند.به خلبانی که بارها در این مسیر با خطر مواجه شده است. به بازماندگان خانوادهها و به ملتی که هنوز مصیبتی را فراموش نکرده، داغدار مصیبتی جدید میشود.
محسن جلال پور
دیدگاه خود را بنویسید